رسته‌ها
خانه پنجم شب
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 21 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 21 رای
✔️ داستان با این جملات آغاز می شود:
کسی باید بیاید... کسی که شهر را به آتش می کشد...
کسی که شما هم در انتظار او خواهید ماند...
"دشتانه" می دانست چیزی هست.
چیزی مثل یک راز. باید اتفاق افتاده باشد. یک اتفاق عجیب. خودش را بیشتر در شال قرمز رنگ بافتنی پیچید و نجواکنان گفت:
- باران دست بردار نیست. از صبح همینطور باریده است.
"آن نیاس" جور غریبی نگاهش کرد. صدای باران اتاق را پر کرده بود و گاه ناله دریا، تهدیدآمیز، نزدیک و ناآشنا به گوش می رسید.
دشتانه هیزمی را که در دست گرفته و بلاتکلیف، گویی در انتظار یک حرف، یک سخن، مردد ایستاده بود، درون بخاری میان شعله های آتش انداخت. نزدیک پای مرد روی زمین چمباتمه زد. مثل گربه ای که نزدیک صاحبش می خزد و به سقف خیره شد و زمزمه کرد:
- دارد چکه می کند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
232
آپلود شده توسط:
m13541112
m13541112
1399/06/06

کتاب‌های مرتبط

صبح بخیر عشقم
صبح بخیر عشقم
5 امتیاز
از 1 رای
Summer Crossing
Summer Crossing
4 امتیاز
از 1 رای
دختر سروان
دختر سروان
4.4 امتیاز
از 58 رای
ترز دکرو
ترز دکرو
4.3 امتیاز
از 24 رای
Theo
Theo
5 امتیاز
از 3 رای
قصه عشق: شاهکار ادبی عشقی
قصه عشق: شاهکار ادبی عشقی
4.6 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خانه پنجم شب

تعداد دیدگاه‌ها:
1
خداوند رحمت کند پرویز قاضی سعید را
کتاب های خوبی وشته هست
خانه پنجم شب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک